استاد مدیریت استاد مدیریت استاد مدیریت استاد مدیریت

استاد مدیریت
استاد مدیریت استاد مدیریت استاد مدیریت استاد مدیریت

استاد مدیریت

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد مدیریت» ثبت شده است

۱۶
مرداد


مدرس برند



مدیریت چیست؟

مقدمه

بعضی‌ها در محیط کار مدیر هستند و بعضی‌ها در خانه. بعضی‌ها میز مدیریتی دارند و بعضی‌ها جایگاه آن. بعضی‌ها مدیر هستند و بعضی‌ها مدبر. بعضی‌ها پیپ مدیریتی دارند و بعضی‌ها تیپ آن. بعضی‌ها مدیر هستند و منشی دارند و بعضی‌ها تنها مدیر هستند و در اصل تنها منشیاند. بعضی‌ها مدیر هستند و ماشین مدیران را دارند و بعضی‌ها در اصل تنها ماشین هستند و ماشین مدیران را میرانند. بعضی‌ها رنگ مدیریت دارند و بعضی‌ها طعم آن. بعضی‌ها خدادادی مدیر هستند و بعضی‌ها مادرزادی، یعنی تنها به واسطه پدرشان با بستگانشان. بعضی‌ها حکم مدیریتشان از جنس کاغذ و امضاء مافوق است و بعضی‌ها از جنس عمل و کارکرد و تجربهشان. بعضی‌ها در گزارش ماهانه تنظیم شده توسط خود، مدیر موفق هستند و بعضی‌ها در عملکرد تنظیم شده مافوق و زیردستان خود. بعضی‌ها تنها مدیر هستند و بس و بعضی‌ها مدیر هستند و یک دنیا ارزش. بعضی‌ها امضایشان چند روزی اعتبار دارد و بعضی‌ها عملکردشان یک عمر. بعضی‌ها یاد خود را با خود میبرند و بعضی‌ها خود میروند و اما نام و یادشان میماند. بعضی‌ها عشق مدیریت دارند و بعضی‌ها مدیر عاشق هستند. بعضی‌ها بر نام سازمان مدیریت میکنند و بعضی‌ها مدرک مدیریت دارند و بعضی‌ها درک مدیریت. 

راستی؛ انصافاً جایگاه من و شما و ما، در کجاست؟


مدیریت چیست؟!

شاید شنیده باشید یا خوانده باشید و یا باور داشته باشید که میگویند؛ مدیریت هم علم است و هم هنر. یعنی هم آگاهی و هم تجربه. هم اکتسابی و هم ذاتی. هم توانائی و هم عشق. 

مدیریت؛ حکومت بر سازمان نیست، بلکه نشستن بر قلبهای کارکنان سازمان است. سازمان؛ یک اداره و کارخانه نیست، بلکه مجموعه‌ای است که در آن سهیم هستیم و روزگار را سپری مینمائیم. مجموعه؛ یک سری افراد با ویژگیهای مختلف، با عنوان همکار نیست، بلکه همراهانی هستند که با آنها روز را شب و شب را روز میکنیم. 

برای مدیر شدن، نباید به دنبال کتابفروشی و کتاب و مدرس و دفتر تمرین بود. بلکه باید به دنبال واقعیت و واقعیت‌بینی و واقعیت‌پذیری و بیان واقعیت بود. برای مدیر شدن نباید به دنبال آرزو و آشنا و وابستگی به دوستان بود، بلکه باید به دنبال موقعیتها واکنشها، عملها و عکسالعملها بود. راستی؛ تغییر روز به شب و شب به روز، برای ما یک عادت شده است یا امیدی برای یک تحول. آیا به سخت مولا فکر کردهایم که میفرمایند: وای به حال آنکه امروزش مانند دیروزش باشد. پس وای به ما و حال ما که اگر در انتظار موقعیتها بمانیم و تنها منتظران شانس باشیم. 


تعریف مدیریت

تعاریف بسیار زیادی از مدیریت ارائه شده است، یکی از جامع ترین این تعاریف در ذیل آمده است مدیریت عبارت است از: 

«علم و هنر برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل و نهایتاً ایجاد هماهنگی برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده سازمان»


البته تمام مباحث فوق بر روی منابع سازمانی صورت می گیرد که مهم ترین و ارزنده ترین دارایی هر سازمان منابع انسانی ( کارکنان) هستند و سپس منابع دیگر نظیر دارایی های فیزیکی، مادی و حتی اطلاعات قرار می گیرند. 


تمام مطالب فوق صحیح است اما اگر بخواهیم خیلی ساده مدیریت را تعریف کنیم باید بگوئیم



مدیریت یعنی تصمیم گیری


وظایف نیروها عبارت است از تصمیم سازی (با ارائه پیشنهادات) و اجرای تصمیم پس از اتخاذ از سوی مدیریت، وظایف مدیران عبارت است از تصمیم گیری و نظارت بر اجرای تصمیمات. 

سرجیوزیمن معاون سابق بازاریابی کوکاکولا و نویسنده کتاب ارزشمند پایان عصر بازاریابی سنتی پنج سطح برای تصمیم گیری قائل است.



سطوح تصمیم گیری :


 سطح یک : تصمیم من ( مدیر ارشد) بدون کمک شما ( منظور کارکنان است ). 

 این سطح مربوط به امور سیاست گذاری است. 


سطح دو : تصمیم من با کمک شما. 

 مسئولیت تصمیم گیری با مدیر است اما از نظرات و پیشنهادات کارکنان مطلع

 می شود. 


سطح سه : تصمیم ما. 

 سرجیو زیمن می گوید من از این سطح متنفرم. چون مسئول تصمیم گیری مشخص 

 نیست. حتی در قوی ترین مردم سالاری ها یک نفر باید رهبری را بر عهده بگیرد. 


سطح چهار : تصمیم شما با کمک من. 

 سخت ترین تصمیم های مدیران است. چون باید قدرت خود را فراموش کنند و 

 اجازه دهند فرد دیگری تصمیم بگیرید. 


 استاد بهزاد حسین عباسی 


behzadabbasi.ir



مدرس منابع انسانی

مدرس بهبود سازمانی

مدرس عدم تعارض 

مدرس بهبود همکاری 

مدرس ایجاد ارتباط موثر و همکاری 

مدرس کار تیمی 

مدرس مسئولیت اجتماعی 

مدرس تسهیل و تسریع فرایندهای کاری 

مدرس ارائه بهترین خدمات به ارباب رجوع 

مدرس تعهد کاری و ارتباط موثر


معلم اصول و فنون مذاکره

مدرس فروش و فروشندگی در سازمان و فروش فروشگاهی

استاد  و فروش و فروشندگی و فروش فروشگاهی

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی و فروش فروشگاهی

معلم بازاریابی فروش و فروشندگی و فروش فروشگاهی

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی 


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


سطح پنج : تصمیم شما بدون کمک من. 

 یعنی اعتماد مدیر به توانایی ها. دانش و بصیرت نیرو به حدی می رسد که مسئولیت را به صورت کامل تفویض می کند. 

سرجیوزیمن می گوید: اساساً سطح پنج به مخاطب می گوید" گوش کن، دلیل اینکه شما اینجا هستید، دلیل اینکه من شما را استخدام کرده ام. دلیل اینکه به شما اجازه داده ایم که تحت لوای علائم تجاری این شرکت کار کنید، این است که شما را باور داریم. بروید و کارتان را انجام دهید". 

ایشان می گوید در تمام موارد فوق تصمیم گیرنده باید مشخص باشد تا در مقابل تصمیم خویش مسئولیت داشته باشد. مدیران ما هم باید بدانندکه یکی از نقش های ارزنده ایشان اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع و بر مبنای اخذ اطلاعات از زیردستان است. و همچنین تفویض اختیار برای تصمیم گیری کارکنان در جای خود شایسته و لازم است. 

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۴
خرداد

چگونه یک فروش موفق داشته باشیم؟


این ۹ روش برای بدست آوردن ابتکار عمل در فرایند فروش ، تبیین شده اند و به شما در انجام یک معامله موفق کمک خواهند کرد.

 

9-steps-to-closing

1) تخصص خود را به وضوح بیان کنید

چه چیزی از شما شناخته شده است؟ چه کاری را برای ساعت‌ها با لذت انجام می‌دهید؟ آیا آن کار را هنگامی که کودک بودید آغاز کرده‌اید؟ آیا مردم برای انجام آن به شما پول پرداخت می‌کنند؟ آیا شما به خاطر مهارت‌تان مورد احترام قرار می‌گیرید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، پس شما دارای تخصص هستید. اگر آنچه که شما با آن شناخته می‌شوید، به دیگران برای رسیدن به اهدافشان کمک کند، پس تخصص شما دارای ارزش واقعی است.

2 خودتان را بیشتر بشناسانید

 بهزاد حسین عباسی

مدرس مدیریت

استاد مدیریت

سخنران فروش

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و همایشها و کنفرانسها

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

داستان خودتان را بنویسید. تمرکز کنید روی دیدگاه‌ها و افرادی که بیشتر از تجربه شما بهره‌مند می‌شوند و آن ها را به خوبی شناسایی کنید و به آن‌ها دسترسی پیدا کنید. از تمام کانال‌های موجود برای اطلاع داستان خود به سایرین استف

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۴
خرداد

پنج راه برای بهبود تجربه خرید آنلاین


اگر یک خانم برای خرید کفش پاشنه بلند به یک فروشگاه مراجعه کند، اما کارمند فروشگاه به او یک جفت کفش راحتی بدهد او ناامید شده و احتمالا دیگر تمایل به خرید از این فروشگاه نخواهد داشت.

 

وقتی شما به یک فروشگاه مراجعه می‌کنید کارمندان، مدیر و سرویس‌دهنده‌هایی هستند که به شما کمک می‌کنند و آن‌ها بخش مهمی از تجربه خرید شما هستند. در مورد این فکر کنید که چرا هر روز صبح به یک کافی‌شاپ می‌روید، شاید اسپرسوهای آن خوب است یا قیمت‌های آن مناسب است اما مطمئنا تعامل کارکنان نیز برای شما ارزشمند است. در خریدهای آنلاین همیشه این کمک‌های شخصی را دریافت نمی‌کنید اما تصور کنید یک سایت بتواند شما را به سمت پیراهنی متناسب با سبک پوشش شما و یا کفشی که به دنبال آن هستید راهنمایی کند. در این‌جا چند راهنمایی برای اینکه مشتریان‌تان بتوانند تجربه واقعی خرید در وب‌سایت‌تان داشته باشند آورده شده است.

1) خوش‌آمدگویی واقعی

 

هنگامی که به یک فروشگاه می‌روید، چه آن رستوران باشد و چه فروشگاه لباس، شما انتظار دارید که صندوق‌دار به شما خوش‌آمدگویی بکند. اگر شما مشتری دائمی باشید آن‌ها احتمالا نام شما را می‌دانند. از مردمی که به وب‌سایت شما مراجعه می‌کنند به همان شیوه‌‌ استقبال کنید. برای این کار می‌توانید از ابزارهای DWP استفاده کنید. هر بازاریابی می‌تواند از این ابزارها در وب‌سایت خود استفاده کند.

2) توصیه‌های هوشمندانه

زمانی که یک فروشنده یک مشتری را می‌بیند که پیراهنی را انتخاب کرده است، فروشنده می‌تواند قفسه‌ی ژاکت‌های بافتنی مطابق با پیراهن مورد علاقه‌ی او را هم به او نشان دهد. در وب‌سایت نیز این استراتژی با موتورهای توصیه قابل پیاده‌سازی است. وقتی که یک مشتری در حال مشاهده‌ی یک آیتم خاص است موتورهای توصیه می‌توانند محصولات مشابه را به او نشان دهند.

3) زمینه‌ی آگاهی

زمینه‌ی آگاهی مجموعه ای از حالت و تنظیمات محیطی است که یا رفتار برنامه کاربردی را تعین می کنند یا در آن‌ها یک رویداد برنامه کاربردی اتفاق می افتد که مورد علاقه کاربر است. در بعضی مواقع اطلاعات در مورد زمینه از قبل وجود دارد و در بقیه مواقع این اطلاعات باید با مشاهده محیط کاربر به صورت آنی به دست می‌آید. ابزارهای شخصی‌سازی محتوا در وب‌سایت باید پویا باشند و آن‌ها براساس طیف وسیعی از اطلاعات مشتریان تغییر یابند. بهترین راه برای این کار این است که از آن‌ها بپرسید.

 

4) مکان، مکان، مکان

 

محل گروه هدفی که انتخاب کرده‌اید به دلایل مختلفی مانند آب‌وهوا، زمان، فرهنگ و هنجارهای مکانی که ممکن است وجود داشته باشد، مهم است. به عنوان مثال فیسبوک با استفاده از این تکنولوژی برای تبلیغات مصرف‌کنندگان خاصی را هدف قرار داد یا مثلا گوگل با استفاده از آن نتایج جستجوی مرتبط را نشان می‌دهد. پیاده‌سازی این استراتژی براساس پایگاه داده‌ها و یا با دسترسی به GPS های موبایل بسیار آسان است.

5) حساسیت روی نقطه خرید

 بهزاد حسین عباسی

مدرس مدیریت

استاد مدیریت

سخنران فروش

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و همایشها و کنفرانسها

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

هنگامی که یک مشتری هنگام ثبت برچسب قیمت را بررسی می‌کند و یا و بارها و بارها به قفسه برمی‌گردد، معلوم است که در خرید تردید دارد. کارمند فروشگاه می‌تواند با مشتری حرف بزند و دیدگاه‌های سریع او را راجع به اقلام بداند اما در سایت معمولا جمع‌آوری سریع داده‌ها آسان نیست و معمولا سبدهای خرید رها شده به صورت مرموز باقی می‌مانند. اما یک مطالعه‌ی اخیر نشان‌ می‌دهد که 63 درصد از سبدهای کالای خرید هنوز پتانسیل این را دارند که به فروش برسند. بازاریابان می‌توانند اطلاعات مربوط به زمان و مکان بازدیدکنندگان را جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل کنند. ما می‌توانیم شروع به ایجاد تغییرات معنی‌دار برای کاهش سبدهای خرید رها شده بکنیم و مصرف‌کنندگان را به فروش نزدیک کنیم.

ارتباطات در یک تجربه خرید رو در رو برای مصرف‌کنندگان ارزش زیادی دارد و آن‌ها را برای خرید متقاعد کند. بازاریابان دیجیتال نیز می‌توانند همین نکات را در وب‌سایت پیاده‌سازی کنند و تجربه‌ی خریدهای دیجیتال را بهبود دهند.

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۴
خرداد

افزایش فروش از طریق بازاریابی مستقیم


در این‌که اپل و استارباکس کسب‌وکارهای بزرگی هستند بحثی نیست اما باور به این‌که روش‌ بازاریابی آن‌ها بهترین است، یک اشتباه بزرگ است. موفقیت این برندها با استفاده از استراتژی‌های خاص‌شان‌، دلیل بر موفقیت سایر کسب‌وکارها با روش‌ آن‌ها نیست.

 

 

  

شما نباید روی بازاریابی‌ برندهایی مثل اپل و یا استارباکس تمرکز کنید؛ بلکه در عوض روی بازاریابی مستقیم خود کار کنید. هر دلاری که صرف بازاریابی می‌کنید انتظار می‌رود که بازگشت داشته باشد. اگر شما در ایجاد بازاریابی مستقیم خود جدی هستید نیاز دارید آنچه را که بهترین بازاریابان مستقیم انجام می‌دهند یاد بگیرید تا کسب‌وکار موفقی داشته باشید. کتاب بازاریابی مستقیم دن کندی یکی از بهترین منابع در این زمینه است. در ادامه 9 قانون از این کتاب آورده شده است:

 

1)همواره پیشنهاداتی ارائه کنید.

همانطور که پیتر دراکر می‌گوید:” هدف از بازاریابی ایجاد و حفظ مشتری است.” بنابراین برای جذب مشتری باید تلاش کنید. ارائه‌ی پیشنهادات مشخص برای مشتری از اهمیت خاصی برخوردار است. در هر ایمیل، تبلیغ یا نامه‌ای که می‌فرستید حتما پیشنهاد مشخصی داشته باشید، در مورد پیشنهادتان به مشتریان‌ آگاهی بدهید تا درمورد آن فکر کرده وتصمیم بگیرد.

 

2)دلیلی برای پاسخ سریع به تبلیغ بدهید.

بسیاری از افراد مشغله‌های زیادی در زندگی دارند، کارها را به تعویق می اندازند و این تعلل آنقدر ادامه پیدا می کند که تبلیغ به فراموشی سپرده می شود. محدودیت زمانی ایجاد کنید و یک احساس فوریت القا کنید. توجه افراد را جلب کنید و به ‌آن‌ها دلیلی بدهید که همین الان به پیشنهاد شما عمل کنند.

 

3)اقدامات خود را به‌صورت دقیق شفاف‌سازی کنید.

فرض نکنید مشتری همه چیز را می داند و اگر به اندازه کافی علاقه مند باشد تماس خواهد گرفت؛ همه‌ی کارهایی را که انجام خواهید داد مرحله به مرحله توضیح دهید. با آن‎‌ها روراست بوده و همه‌ی کارهایی که انجام خواهید داد را دقیق بیان کنید. تغییراتی که بعد از آن اتفاق خواهد افتاد شما را شگفت‌زده خواهد کرد.

 

4)تمرکز بر پیگیری، اندازه‌گیری و پاسخگویی

مزیت قابل توجه بازاریابی مستقیم در آن است که می توان نرخ پاسخ به تبلیغ را اندازه گرفت و تغییراتی ایجاد کرد تا نرخ پاسخ بیشتر شود. همواره نرخ پاسخ را تست کنید و تنها راه آن پیگیری و اندازه‌گیری همه‌چیز است.

 

5)برای ساخت برند هزینه‌ای نپردازید.

در بازاریابی مستقیم هدف ارائه‌ی پیشنهاد به مخاطب و دعوت از او برای عمل است. ساختن یک برند هیچ اشکالی ندارد، تنها اشتباه زمانی اتفاق می‌افتد که شما برای آن پولی پرداخت کنید. Jack Trout می‌گوید: برندسازی نکنید مگر اینکه یک میلیارددلار پول داشته باشید؛ در عوض، روی بازاریابی مستقیم تمرکز کنید و فراموش نکنید هدف شما در بازاریابی مستقیم برندسازی نیست بلکه فروش بیشتر است.

 

6)همواره علاقه‌مندان خود را پیگیری کنید.

آیا شما واقعا فکر می‌کنید با تلاش‌های بازاریابی و آگهی‌ها می‌توانید به افراد سلطه داشته باشید؟ شما نیاز به پیگیری چشم‌انداز، مشتریان و علاقه‌مندان‌تان هستید. برای پیگیری آن‌ها می‌توانید از سیستم های پی گیری خودکار مانند ایمیل مارکتینگ یا پیامک استفاده کنید.

 

7) شبیه تبلیغات پستی عمل کنید.

بسیاری از مردم فکر می‌کنند بازاریابی مستقیم از طریق پست بی اثر است. اما واقعا موثر است! روش استفاده از آن را مطالعه کنید و از آن استفاده کنید.

 

8) متن تبلیغ را قوی انتخاب کنید.

بیشترین بازاریابی را در عصر دیجیتال با استفاده از تصاویر و عبارات زیبا می‌بینیم. فراموش نکنید هدف اصلی به انجام رساندن فروش است و هر چقدر متن تبلیغ قوی باشد این هدف بهتر محقق خواهد شد.

 

 بهزاد حسین عباسی

مدرس مدیریت

استاد مدیریت

سخنران فروش

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و همایشها و کنفرانسها

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

9)روی نتایج تمرکز کنید.

مهم نیست شما دوست دارید چه تصویری را در تبلیغ بگذارید و یا تبلیغ از نظر شما حرفه‌ای نیست، تنها روی این تمرکز کنید که از مشتریان‌تان پاسخ بگیرید و فقط به نتیجه اهمیت بدهید.

با استفاده از نه قانون بالا کسب‌وکارتان را روی یک رژیم بازاریابی مستقیم دقیق قرار دهید.

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۴
خرداد

شناخت بازار هدف‌ در شش مرحله


اگر یک فروشنده هستید، برای به حداکثر رساندن فروش نیاز به درک مشتریان خود دارید. شما محصولات‌تان را به چه کسانی خواهید فروخت؟ آن‌ها چرا باید محصولات شما را بخرند؟ هرچه بیشتر مشتریان خود را درک کنید رشد کسب‌وکارتان سریع‌تر خواهد شد.

اصولی که در ادامه بیان می‌شوند توضیح خواهند داد که چگونه مشتریان هدف خود را شناسایی کنید.

 

 1) درک مشکلاتی که شما حل خواهید کرد.

نقطه‌ی شروع در تعریف بازار هدف برای محصولات خود، درک مشکلاتی است که شما حل خواهید کرد. زمانی که شما ایده‌ی خوبی داشتید و مطمئن بودید که با این ایده می‌توانید آن مشکل را حل کنید شروع به کار کنید.

لیستی از کارهایی که می‌توانید به صورت خوبی انجام دهید و مهارت هایی که دارید، تهیه کنید. الگوهایی را دنبال کنید که تیپ شما را در حل مشکلات آشکار می‌کنند یا شما را به حل آن نزدیک‌تر می کنند.

 

2) مشتریان‌تان را بشناسید.

شروع کنید به لیست کردن انواع مختلفی از مشتریان که از مشکلی که شما می‌توانید حل کنید، رنج می‌برند. پس از آن، شما می‌توانید یک تصویر از مشتریان‌تان بسازید. آن‌ها را با توجه به محل‌شان و بخش‌بندی‌های بازار دسته‌بندی کنید. سپس در مورد این مشتریان به دنبال سوالات دیگری باشید؛ این‌که آیا مرد هستند یا زن؟ ازدواج کرده‌اند؟ آیا آن‌ها گلف بازی می‌کنند؟ آن‌ها را از جهات مختلفی که ممکن است کمک کننده باشد بررسی کنید. اگرشما نمی‌دانید با چه کسی کار خواهید کرد مطمئنا هیچ پیشرفتی نخواهید داشت.

 

3) چه کسانی از پیشنهاد شما ارزش به‌دست خواهند آورد.

از خود بپرسید:

این مشکلات برای چه کسانی سخت‌ترین موقعیت‌ها را به وجود آورده است؟

با نپرداختن به این مسائل بیشترین ضرر را چه کسانی می‌بینند؟

به دنبال پاسخ سوال‌های بالا باشید، فرض این که اغلب افراد به محصول یا خدمت ما نیاز دارند، ساده است. اما به جای فکر کردن در مورد این فرضیات، به گروه‌هایی از مشتریان بالقوه برای دریافت تصویر واقعی‌تری از مخاطب خود دسترسی پیدا کنید و جنبه‌های مختلفی مانند تحولات عاطفی، استرس، شهرت و هزینه‌ها هنگام اجرای راه‌حل خود را در نظر داشته باشید.

 

 

4) در مورد بازار خود فکر کنید.

امروزه ما به پیشرفت‌های بسیاری در تکنولوژی دست یافته‌ایم. به عنوان مثال ما با برنامه‌های تلویزیونی می‌توانیم هر چیزی را از هر نقطه‌ی جهان تماشا کنیم. همچنین اینترنت در ارائه‌ی خدمات و محصولات شخصی بسیاری از چالش‌های توزیع که قبلا وجود داشت را حذف کرده است.

این عوامل به این معنی است که استراتژی ماهی بزرگ در یک حوض کوچک یک استراتژی موثر برای ساخت شهرت و به‌دست آوردن زیرمجموعه‌ها است.

بنابراین با دانش قبلی شروع به بخش‌بندی بازارتان بکنید. آیا شما می‌خواهید کار کنید:

با انواع خاصی از مردم- مردان، زنان، گلف‌بازان و غیره؟

با مکان‌های خاص جغرافیایی- شمال، غرب وغیره؟

بخش‌های خاصی از بازار- تولیدکنندگان، حسابداران و غیره؟

 

5) به کسب‌وکار خود توجه کنید.

یکی از راه‌های تصمیم‌گیری در مورد بازار این است که به کسب‌وکار و شرکت خود فکر کنید.

آیا شما تجربه و تخصص خاصی دارید؟ به عنوان مثال آیا شما تجربه‌ی کار در بازارهای خاصی را دارید، مثل کار با وکلا؟

آیا شما از یک منطقه‌ی جغرافیایی خاص دانش منحصربه‌فردی دارید؟

آیا با انواع خاصی از مردم رابطه‌ی بهتری دارید؟

همه‌ی این عوامل به شما کمک خواهند کرد تا یک پیشنهاد خاص و جذاب ارائه کنید. به عنوان مثال یک حسابدار را در نظر بگیرید که در شهر منچستر در شمال‌غربی بریتانیا زندگی می‌کند. اگر برای شروع، کار در سراسر بریتانیا را در نظر بگیرد احتمالا عملی نخواهد بود بنابراین منچستر را انتخاب می‌کند. ممکن است که قبلا برای یک زن‌وشوهر کارآفرین کار کرده باشد لذا حسابدار تصمیم به ایجاد بازار برای کارآفرینان شمال‌غرب می‌گیرد. بدون محدود کردن خود در این انتخاب‌ها تقریبا دانستن این‌که از کجا باید شروع کرد، غیرممکن می‌شود.

 

6) به سایر عوامل در دسترس فکر کنید.

زمانی‌که به دنبال پاسخ برخی از سوالات هستید، به بازار نگاه کنید تا ببینید چه چیز دیگری در دسترس هست؟ به دنبال پاسخ این سوال باشید که:

 بهزاد حسین عباسی

مدرس مدیریت

استاد مدیریت

سخنران فروش

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و همایشها و کنفرانسها

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

چگونه شما می‌توانید در حل مشکل منحصر به فرد باشید؟

ممکن است برای برخی از بازارها هیچ پاسخی وجود نداشته باشد. با این حال در بخش‌های خاص و یا مکان‌های جغرافیایی خاصی شاید پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای برای این سوال وجود داشته باشد.

اگر شما قادر به پاسخ به این سوال نباشید، احتمالا یا بازار هدف‌تان را اشتباه در نظر گرفته‌اید و یا پیشنهاد نادرستی ارائه می‌دهید. قبل از این‌که شروع کنید به هدف قرار دادن مشتریان بالقوه کارهای بسیاری باید انجام دهید.

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۴
خرداد

هفت مرحله‌ی چرخه‌ی فروش


یکی از رموز موفقیت در هر صنعتی دنبال کردن کسانی است که قبل از شما به موفقیت رسیده‌اند. این امر به ویژه در صنعت فروش صدق می‌کند. این 7 مرحله باید در هر چرخه‌ی فروش وجود داشته باشد.


مرحله‌ی 1: کشف مشتریان جدید

این مرحله ممکن است آسان به نظر برسد اما پس از بررسی‌های دقیق پیچیده‌تر می‌شود. شما باید مشتریان اصلی را از مشتریان احتمالی خود جدا کنید. برایان تریسی پیشنهاد می‌کند که به دنبال چند گروه باشید. اول گروه مشتریانی که مشکلی دارند و شما یا محصول‌تان می‌توانید آن را حل کنید. دوم گروهی که نیازهایی دارند که هنوز شناسایی یا کشف نشده‌اند. سوم کسانی که هدفی دارند که محصول یا خدمات شما می‌تواند در راستای انجام آن به آن‌ها کمک کند. فرآیند پیدا کردن مشتریان جدید می‌تواند شکل‌های متفاوتی داشته باشد. این‌که شما این کار را به روش سنتی، با تلفن، پست الکترونیک یا هر روش دیگری انجام دهید مهم نیست آن چیزی که اهمیت دارد این است که این مرحله را به عنوان یک گام مهم در فروش انجام دهید.

 

مرحله‌ی دوم: ساختن روابط دوستانه

اگر مردم شما را دوست داشته باشند، آن‌ها حتما یک راه برای خرید از کسب‌وکار شما پیدا خواهند کرد و اگر از شما خوششان نیاید درست برعکس دلایلی برای خرید نکردن از شما پیدا خواهند کرد. پس از اینکه اولین مرحله را انجام دادید بایستید و اعتماد ایجاد کنید. ایجاد اعتماد در چرخه‌ی فروش راه را برای بقیه‌ی مراحل هموار می‌کند. اگر مشتریان به شما اعتماد نداشته باشند فروش شما محکوم به فنا خواهد بود و یا موانع متعددی در راه شما خواهد بود. هنگامی که فردی که به پیشنهادات شما گوش می‌دهد، احساس راحتی با شما داشته باشد و شما را دوست خود بداند در مقابل پیشنهادات شما عاقلانه برخورد می‌کند و سعی برای مقاومت در برابر شما نخواهد داشت.

 

مرحله‌ی سوم: شناسایی نیازها

برخی از نیازها آشکار هستند اما برخی از آن‌ها نیاز دارند که کشف شوند. شما می‌توانید نیازهای بیشتری را شناسایی کنید که توسط محصولات شما می‌توانند رفع شوند. تکنیک‌ها و روش‌های بسیاری وجود دارند که شما را در کشف دقیق نیازهای مشتری یاری می‌دهند. بهتر است شانس خود را برای افزایش فروش امتحان کنید.

 

مرحله‌ی چهارم: ارائه‌ی سخنرانی موثر و قانع کننده

تهیه و داشتن اهداف روشن از مهم‌ترین بخش‌های ارائه‌ی موثر است. شما باید قادر باشید ایده‌های خود را به طور موثر و حرفه‌ای به گروه هدف خود ارائه کنید. یک ارائه‌ی موثر نیاز به یک شروع، میانه و پایان دارد. شروع این ارائه می‌تواند یک نمای کلی از شرکت شما باشد. تمرکز بر چگونگی ایجاد کسب‌وکار و تجارب می‌تواند تاثیر مثبتی بر مشتری ایجاد کند. در میانه ارائه بحث در مورد نیازهای شناخته شده و ارائه‌ی راه‌حل‌های کلی کار جالبی است و در پایان بهتر است در مورد ویژگی‌های راه‌حل ها و این‌‌که چگونه این راه‌حل‌ها بهترین پاسخ به نیازها هستند صحبت شود. معلوم است که هر ارائه باید از دیگری متفاوت باشد اما یک مسیر مشابه را باید دنبال کنند.

 

مرحله‌ی پنجم: غلبه بر ایرادات

نودونه درصد چرخه‌ی فروش شما با غلبه بر ایراداتی که مردم به شما می‌گیرند کامل خواهد شد. در دنیای واقعی فروش پر از اعترض‌ها است و تنها راه برای به انجام رساندن فروش غلبه‌ی موثر بر اعتراض‌ها است. یاد بگیرید که برای غلبه بر مخالفت‌ها چه کاری را باید انجام دهید. سعی کنید ایرادات را دسته‌بندی و از هم جدا کنید. نظرات مردان، پسران، زنان و دختران را از هم جدا کنید و به صورتی متفاوت با آن‌ها مواجه شوید. اگر شما مراحل قبل از جمله ساخت روابط دوستانه را به خوبی انجام داده باشید در این مرحله با حداقل اعتراضات مواجه خواهید شد.

 

 بهزاد حسین عباسی

مدرس مدیریت

استاد مدیریت

سخنران فروش

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و همایشها و کنفرانسها

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

مرحله‌ی ششم: انجام فروش

در حالی که غیرحرفه‌ای‌ها فکر می‌کنند که انجام فروش تنها کاری است که حرفه‌ای های فروش انجام می‌دهند اما انجام فروش تنها یک گام از چرخه‌ی فروش بسیار طولانی است. در حالی‌که این گام مهم‌ترین گام در چرخه فروش است اما انجام موفقیت‌آمیز آن به تکمیل و انجام مراحل قبلی بستگی دارد. صدها تکنیک، راهنمایی و ترفند برای انجام این مرحله وجود دارد، اما تنها نکته‌ی مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که این مرحله یک رویداد فروش نیست بلکه یک فرآیند در این چرخه است.

 

مرحله‌ی هفتم: تکرار فروش

اگر شما این شش مرحله‌ی مهم را دنبال کردید، قبل از این‌که چرخه فروش بعدی را شروع کنید چند کار مهم باید انجام دهید. هنگامی که یک مراجعه دریافت کردید به سرعت وظایف خود را در اسرع وقت انجام دهید و با ارائه‌ی خدمات حرفه‌ای استثنایی مشتریان خود را برای همیشه حفظ کنید.

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۴
خرداد

با این هفت راهکار، فروش خود را به‌طور معجزه‌آسا افزایش دهید!



بر فروش خود بیفزایید


اولین و مهم‌ترین راه برای افزایش درآمد، فروش کردن بیشتر است و البته راهی برای رسیدن به این منظور است که بر مشتریان خود بیفزایید.


اگر صاحب یک رستوران هستید چگونه می‌توانید مشتریان بیشتری را به خود جلب کنید؟ اگر کارتان فروش قطعات یدکی است، چگونه می‌توانید بر فروش خود بیفزایید؟ اگر کارهای چاپی می‌کنید، چگونه می‌توانید مشتریان بیشتری را به موسسۀ خود بکشانید؟ و…


کدام راهکار جدید می‌تواند مشتریان بیشتری را جذب کارتان کند؟ شما چه تجربه‌‌های دارید؟



به مشتریان موجود بیشتر و با تکرار فزون‌تر بفروشید


علاوه بر زیاد کردن شمار مشتریان، می‌توانید به مشتریان فعلی خود فروش بیشتری بکنید. هزینه‌های جلب مشتری می‌تواند بسیار سنگین باشد. وقتی مشتری به‌خصوصی را جلب می‌کنید، دنبال راه‌هایی بگردید که او از شما بیشتر خرید کند. علاوه بر افزایش فروش، این فروش سودمندی بیشتری هم نصیب شما می‌کند.


شخصی یک کارخانه تولید شمع داشت. کارش سودمند بود و فایده داشت، اما سطح فروش او در حد یک میلیون دلار در سال متوقف شده بود و نمی‌توانست از این حد فرا‌تر رود. مشتریان او اغلب کارخانه‌داران بودند و در مراسم و اعیاد خاص بر فروش شمع افزوده می‌شد. این شخص در حالی که ۱۰هزار مشتری داشت، تصمیم گرفت با اجرای برنامه تبلیغاتی کاری کند که مشتریانش به دفعات بیشتری به او مراجعه کنند. او علاوه برتاکید گذاشتن بر برخی از روزهای تعطیل رسمی، روی جنبه‌هایی مانند جشن‌های تولد، ازدواج، سالگرد‌ها و غیره تبلیغ کرد. سال بعد او توانست ۵ درصد بر خریداران خود بیفزاید، اما فروش او به دو برابر افزایش یافت.

شما چگونه می‌توانید کاری کنید که مشتریان‌تان به دفعات بیشتری از شما خرید کنند؟ اینجا تجربه‌ها و دیدگاه‌های خود را بنویسید.



فروش یک کالا یا خدمت دیگر


علاوه بر اضافه کردن به تعداد دفعاتی که یک خریدار از شما خرید می‌کند، می‌توانید به مشتریان خود کالاهای جدید هم بفروشید. افزایش درآمد ناشی از مشتری موجود، روش دیگری برای رسیدن به فروش بیشتر است.


از خود بپرسید: «این مشتری فعلی من چه کالا یا کدام خدمات دیگر را می‌تواند از من خریداری کند؟» مثلا کسی که اتومبیلش را به کارواش می‌برد ممکن است به خرید روکش صندلی و یا خوش‌بوکننده‌ها نیز علاقه‌مند باشد. یا مثلا کسی که کفش می‌خرد، ممکن است بخواهد کیف جدیدی هم خریداری کند و… آیا شما این روش را در کسب‌وکار خود پیاده کرده‌اید؟ چه نتایجی داشته؟ تجربه‌های ارزشمند خود را با همۀ دوستداران مکتب کمال در میان بگذارید.


 





بر حجم فروش‌ها بیفزایید


راه دیگری برای افزودن به فروش خود از هر مشتری، این است که بر میزان خرید او بیفزایید. اگر تولیدکنندۀ شمع که قبلا به او اشاره کردیم بتواند کاری کند که هر خریدار بر میزان خرید‌هایش بیفزاید، فروش کلی خود را بالا می‌برد.


شما چگونه می‌توانید بر حجم فروش خود به یک مشتری بیفزایید؟ پاسخ‌های خود را اینجا بنویسید.



قیمت کالاها و خدمات خود را افزایش دهید


شاید ساده‌ترین راه کسب درآمد بیشتر، بالابردن قیمت محصولات و خدماتی است که تولید می‌کنید. سوال اینجاست: چگونه می‌توانید مشتریان خود را راضی کنید که به قیمت بالاتری از شما خرید کنند؟


جواب ساده‌ای دارد: باید کاری کنید که مشتری ارزش بیشتری برای کالای شما قائل شود. توجه داشته باشید که رقابت، قیمت‌های شما را دیکته می‌کند. باید کاری کنید که میان کالا‌ها و خدمات تولیدی شما و کالا‌ها و خدمات تولیدی دیگران، تفاوت‌هایی در نزد مشتری ایجاد شود. برای رسیدن به این مهم، می‌توانید بسته‌بندی خود را بهتر کنید و یا بر کنترل کیفی کالاهای خود بیفزایید. و… شما در این زمینه چه تجربه‌هایی دارید؟


 





بر سودمندی فروش‌های خود بیفزایید


تا اینجا دربارۀ چهار روشی بحث کردیم که می‌توانید بر میزان مداخل فروش خود بیفزایید. اما نکته مهم برای هر تجارت در هر موسسه اقتصادی، جریان نقدینگی آن موسسه است. هر موسسه‌ای باید تلاش کند که بر سود خود بیفزاید. علاوه بر افزایش فروش ناخالص، می‌توایند بر حاشیۀ سود خود هم بیفزایید. برای رسیدن به این منظور، باید بر فروش خالص خود اضافه کنید.


سودمندی هر یک از مشتریان خود را بررسی کنید. ممکن است به این نتیجه برسید که هر مشتری به اندازۀ متفاوتی از بقیه به شما سود می‌رساند. بعضی از مشتریان خواهان خدمات پس از فروش بیشتری هستند. بعضی دیگر با توجه به سابقه‌شان امکان پس دادن محصول خریداری‌شده را دارند. حجم متوسط خرید مشتریان با هم تفاوت می‌کند. به همین شکل، بعضی از مشتریان کالاهای گران‌قیمت‌تری خریداری می‌کنند.


هر یک از این تغییر‌ها روی سوددهی هر فروش تاثیر می‌گذارند. در ضمن، سوددهی هر محصول و کالاهای خود را مشخص سازید. اگر بیش از یک محصول را تحویل بازار می‌دهید، متوجه می‌شوید که بعضی از آنها در مقایسه با دیگران سود بیشتری عاید شما می‌کنند. شاید باتوجه به قیمت‌های جاری، حاشیۀ سود آنها بیشتر است. اگر به کالاهایی که بیشترین سودمندی را برای شما دارند توجه کنید و روی آنها فعال‌تر شوید، بر میزان سود خود می‌فزایید.


آیا از سودمندی هریک از کالا‌ها و مشتریان خود آگاه هستید؟ داشتن این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا بر میزان سود خود بیفزایید و در آمد بیشتری کسب کند. شما چه نظری دارید؟



هزینه‌های فروش را کاهش دهید


برای رسیدن به سلامتی بیشتر در فعالیت‌های اقتصادی، باید کاری کنید که مشتریان خود را با هزینۀ کمتری دست‌وپا کنید. آیا مشتریان خود را می‌شناسید؟ آیا می‌دانید چگونه می‌توانید آنها را با هزینه‌های کمتری جلب خود کنید؟


فرآیند‌های فروش خود را بررسی کنید. آیا مستقیما فروش می‌کنید یا از طریق توزیع کنندگان این کار را انجام می‌دهید؟ اگر کمیسیون می‌پردازید، آیا رقم آن مطلوب است؟ به عبارت دیگر، آیا حق العملی که می‌پردازید به اندازۀ کافی بالا هست که فروشندگان خوبی را جذب شما کند؟ آیا هزینه‌های حق‌العمل شما به اندازه کافی کم هست که بتوانید بر اساس آن عمل کنید؟ آیا روشی برای اندازه گیری هزینه‌های فروش خود دارید؟ اگر ندارید، می‌توانید در این خصوص اقدام لازم را به عمل آورید و هزینه‌های فروش خود را بهینه کنید. شما در این زمینه چه تجربه‌هایی دارید؟ از تجربه‌های خود بنویسید.


  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۴
خرداد

نردبان ترقی فروش( روش افزایش میزان فروش )



1)حتما به مشتریان خود اشانتیون (نمونه تبلیغاتی مجانی) را ارائه دهید. این کار به 
مشتری اجازه می دهد تا بدون اینکه پولی برای محصول شما پرداخت کرده باشد آن را 
امتحان کند.

2)کلاسهای آموزشی رایگان برگزار کنید . مثلا اینکه چگونه از لوازم آرایشی شما 
استفاده کنند؟چگونه با محصول شما یک اصلاح سر زیبا داشته باشند؟ چگونه با استفاده 
از محصول شما پوست خود را شاداب نگه دارند و یا حتی چگونه با استفاده از محصول شما 
گلهای باغچه خود را شاداب نگه دارند و یا چگونه دیوار خانه خود را تعمیر کنید و... 
وقتی مشتری از نزدیک طریقه استفاده از محصول شما را ببیند مشتاق می شود که علاوه بر 
محصول شما تمام لوازم جانبی که شما در کار خود استفاده کردید را هم خریداری کند.

3) برگزاری workshop ها تقریبا مثل مثال بالا می باشد و می تواند برای لوازم مورد 
نیاز برای طراحی فضای سبز در یک محیط آزاد در نظر گرفته شود. 

4)محصول خود را به عنوان هدیه مجازی در کنار یک خرید دیگر به مشتری ارائه دهید.

5)اگر مثلا محصول شما یک تی- شرت 25 دلاری است آن را در مقابل هر 500 دلار خرید به 
مشتری ارائه دهید. این موضوع در چشم مشتری بسیار بزرگ جلوه می کند و در نهایت سود 
به شما برمی گردد.

6)این شعار را در کار خود اجرا کنید . «یکی بخر، 2 تا ببر»

7)کارتهای قرعه کشی برای محصولات خود ارائه دهید. مثلا اگر یک مشتری تا یک مبلغ 
خاصی از فروشگاه شما خریداری کرد به او کارت قرعه کشی دهید تا دریک قرعه کشی بزرگ 
شرکت کند. 

8) یک شعار دیگر هم هست که باعث می شود مشتری به طرف محصول شما بیاید. «امروز بخرید 
و درطول 12 ماه پول محصول خود را پرداخت کنید.»

9 ) چندین محصول را با یک بسته بندی در اختیار مشتری قرار دهید. این کار مخصوصا در 
مورد لوازم آرایشی بسیار کار برد دارد. گاهی یک محصول فروش کمتری دارد. به این 
ترتیب شما می توانید محصولات پر فروش خود را در کنار محصولات کم فروش به مشتری 
ارائه دهید

10) دقیقا در زمانی که مشتری در گرما گرم خرید از شماست محصولات دیگر خود را که در 
رابطه با خرید اوست به او معرفی کنید. احتمال خرید مشتری در این زمان بسیار زیاد 
است. 

11)اطلاعات خود را در مورد محصول به صورت خلاصه و مفید در اختیار مشتری قرار دهید. 
می توانید این اطلاعات را همراه با بروشور به آنها ارائه دهید. 

12)در کنار محصول خود خدمات پس از فروش رایگان ارائه دهید. 

13)اجازه دهید تا مشتری به صورت رایگان با شما در تماس باشد و از روشهای استفاده 
صحیح محصول شما مطلع شود. 

 بهزاد حسین عباسی

مدرس مدیریت

استاد مدیریت

سخنران فروش

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و همایشها و کنفرانسها

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

14)طراحی خوبی را برای بسته بندی محصول خود در نظر بگیرید. درست است که این کار 

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۴
خرداد


استفاده از مبانی روانشناسی در بازاریابی


میل به خرید اغلب برخاسته از تصمیمی نیمه آگاهانه است. در حقیقت 95 درصد اینگونه 
تصمیمات نیمه آگاهانه است. 
دانستن دلایل ناآگاهانه ای که مردم به واسطه آن خرید می کنند و استفاده درست و 
سودمند از این اطلاعات به یک فروش فوق العاده حتی فراتر از حد تصور فروشنده کمک 
خواهد کرد.
مثلا باتغییر کلمات در یکی آگهی می توان بازده را دو برابر کرد. اینگونه ابزارهای 
روانشناسی محرک ترین عاملی است که یک فروشنده یا واسطه می تواند از آن برای فروش 
استفاده کند.www.zibaweb.com

اینگونه فنون روانکاوانه در عین حال که بسیار دقیق و مطمئن اند، می توانند گاهی 
خلاف انتظار ما عمل کنند. در این قسمت مثال هایی ارائه شده که در صورت درست عمل 
کردن می توانند فروش را افزایش دهند. 
راهکارهایی هستند که اگر کسی محصولی را خریداری نکند، در او نوعی احساس گناه به 
وجود خواهد آمد. برای مثال شما یکسری اطلاعات فروش به علاوه یکسری محصولات رایگان 
دریافت می کنید. 
مطمئنا از محصولات رایگان استفاده خواهید کرد و سپس برای این که احساس گناه نکنید، 
در خواستی هم برای یک سری محصول دیگر به همراه هزینه آن برای شرکت مزبور خواهید 
فرستاد. بسیاری از شرکت های در حال رشد از این راهکارها بهره می برند. 
از این به اصطلاح "احساس گناه" در تمامی زمینه های تبلیغاتی مثل تلویزیون و روزنامه 
می توان استفاده کرد یکی دیگر از راهکارها را می توان به اصطلاح القای رضایتمندی 
نامید. 
این روش را با روش های قدیمی اشتباه نگیرید که در آنها مثلا گفته می شود اگر در 30 
روز از محصول راضی نبودید می توانید آن را پس دهید . القای رضایتمندی روشی متفاوت 
است. 
برای مثال در یک اشتراک به جای اینکه گفته شود : 
"اگر از اشتراک خود راضی نبودید مابقی را به شما استرداد خواهیم کرد." 
بگوییم: 
"اگر در هر زمان از اشتراک خود راضی نبودید به ما اطلاع دهید و تمام مبلغ اشتراک 
خود را استرداد کنید، حتی اگر قبل از آخرین شماره تصمیم به این کار گرفتید."
در حقیقت شما به مشتری خود القا می کنید که مطمئنا از اشتراک راضی خواهید بود. این 
کار به خواننده نوعی احساس برتری و اطمینان می دهد و باعث می شود که در خود نوعی 
رضایت محض را احساس کند. 
در موثر بودن اینگونه روش ها شک نکنید. در بسیاری از مواقع با جابه جایی جملات می 
توانید رضایت مندی را در طرف مقابل چندین برابر کنید. البته اگر به خوبی مهارت های 
روانشناسی رعایت نشود ممکن است نتیجه عکس حاصل شود.

به این جمله توجه کنید که ممکن است از طریقemail یا پست به دست شمابرسد: 
«کاهش وزن فوری» . 
با یک نگاه می توان فهمید این جمله آگهی برای تبلیغ محصولی خاص است. بیشتر مردم 
زیاد تبلیغات را نمی پسندند و اغلب آنها دوست ندارند نامه هایی را که حاوی پیام های 
تبلیغاتی است باز کنند .
حتی اگر کالای تلبیغ شده مورد پسند آنها باشد. در این مواقع شما باید قدم به قدم 
ذهن افراد را ربوده و آنها را با خود همراه کنید. مثلا ابتدا کاری کنید که نامه را 
به عنوان نامه ای معمولی باز کنند و سپس با دقت آن را بررسی کرده و پیام شما را 
بخوانند. 
بهتر است پیام شما طوری نباشد که بیننده یا خواننده با یک نگاه متوجه تبلیغاتی بودن 
آن شود، بلکه باید حس کنجکاوی او برانگیخته شود. وقتی خود کنجکاو شود تا آخر پیام 
همراه شما خواهد بود. 
پس در هر وضعیت فروش که هستید همیشه به یاد داشته باشید که از راهکارهای روانشناسی 

 بهزاد حسین عباسی

مدرس مدیریت

استاد مدیریت

سخنران فروش

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و همایشها و کنفرانسها

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۴
خرداد

21 تکنیک افزایش فروش

 

افزایش فروش


نظر به نقش حیاتی و تعیین کنندهء آشنایی با تکنیک های فروش در دستیابی به سودآوری مطلوب و ایده آل، به 21 روش کاربردی برای افزایش فروش اشاره می کنیم. بدیهی است اجرای دقیق و همه جانبهء این نکات، سهم قابل توجهی در رشد، رونق و بالندگی کسب و کار شما خواهد داشت.


1. با مشتریان سابق خود که نسبت به آنها شناخت دارید و توانسته اید اطمینان نسبی آنها را جلب کنید، به صورت تلفنی یا حضوری در تماس باشید و علاوه بر اینکه برای برطرف نمودن نقاط ضعف و کمی و کاستی های گذشته تلاش می کنید، سعی کنید اطمینان آنها را بیش از پیش جلب و صمیمیت دوطرفه بین خودتان و آن ها را تقویت کنید.


2. همواره ابزارهای تبلیغاتی خود را از لحاظ کارآیی و بازدهی ارزیابی کنید و مواردی را که نتیجه بخش نیستند حذف کنید و از سوی دیگر، ابزار های کارآمد و مؤثر را به روز رسانی و تقویت کنید. استفاده از ابزارهای نتیجه بخش، مساوی است با صرفه جویی در سرمایه ها و رشد درآمد و سودآوری.


3. برای مشتریان تان تخفیف ویژهء مدت دار و محدود در نظر بگیرید. سعی کنید با استفاده از تخفیفها و پیشنهادات گیرا، آنها را به خرید بیشتر ترغیب کنید. برای مشتریانی که خرید بالاتری انجام می دهند، امتیازات ویژه ای در نظر بگیرید.


4. به بازارهای فعلی تان بسنده نکنید. هر روز در مورد بازارها و مشتریان جدید تحقیق و آنها را شناسایی کنید. با استفاده از ابزارهای مناسب و کاربردی، محصولاتتان را به آنها معرفی و به خرید قطعی ترغیب شان کنید.


5. به عملکرد روزمره و یکنواخت تیم فروش تان قانع نباشید. وضعیت بازار، هر لحظه در حال تغییر و تحول است. توصیه می کنیم تیم فروشتان را با این تحولات همسو و هماهنگ کنید. برای این منظور بهتر است هفته ای یک تا دو جلسه با تیم فروش تان دیدار داشته باشید و ابعاد مختلف تحولات بازار و اقداماتی که باید در این جهت انجام دهید تجزیه و تحلیل کنید.


6. اگر مشتری هایتان کمتر می شوند یا خرید کمتری انجام می دهند، این یک زنگ خطر برای شماست! باید در اسرع وقت نسبت به عیب یابیِ محصولات یا فرآیند فروش تان اقدام کنید و نقاط ضعف و اشکالات آن را برطرف کنید. سهل انگاری در این زمینه، به از دست دادن بخش عمده ای از مشتریان تان و در نتیجه افت شدید سود و درآمد کسب و کارتان منجر خواهد شد.


7. بدون شناخت از نیازها و علایق مشتریان تان، نه در عرصهء بازاریابی و نه در عرصهء تبلیغات، راه به جایی نخواهید برد. ارتباطات خود را با مشتریان تان گسترش دهید و استحکام ببخشید و با شناخت بیشتر از آنها و نیازهایشان، امکان فروش و سود بالاتر را فراهم کنید.


8. همواره توجه داشته باشید که سرمایه گذاری با هزینه کردن متفاوت است. برای دستیابی به سود بیشتر، سنجیده و حرفه ای سرمایه گذاری کنید و با شناسایی هزینه های بی نتیجه، آن ها را حذف یا در جهت سودآوریِ بیشتر هدایت کنید.


9. بدون فراگیری شیوه های نوین تبلیغاتی که متناسب با نوع محصول و کسب و کار شما باشند، دست به تبلیغات نزنید! تبلیغات، بدون بکارگیری راهکارهای حرفه ای، محکوم به شکست خواهد بود.


10. اطلاعات مشتریان احتمالی و مشتریان بالقوهء خود را به صورت یک بانک اطلاعاتی منظم و سازماندهی شده درآورید و برای جذب و ترغیب هر یک به خرید قطعی، برنامه ای دقیق و هدفمند طراحی کنید. عملکرد پراکنده و سنجیده، سوددهی چندانی برایتان نخواهد داشت.


11. فرمول پرداخت حقوق و پورسانت تیم فروش تان را بر اساس شرایط فروش به روز کنید تا تیم فروشتان انگیزهء بیشتری برای فروش بالاتر پیدا کند. در صورتی که با تیم فروش تان هماهنگ باشید، در بلندمدت، فروش سودآورتری را تجربه خواهید کرد.


12. برای هر روز، هر هفته و هر ماه از فرآیند فروش تان هدف مشخصی را تعیین و آن را با عدد بطور دقیق مشخص کنید و تمام تمهیدات و مقدمات لازم را برای تحقق این اهداف بسنجید و فراهم کنید. فروش هدفمند، فروشی سرشار از سود و بهره وری خواهد بود.


13. خودتان و گروه تان را همواره از لحاظ دانش نوینِ فروش و به ویژه روانشناسی فروش به روز کنید و به ابزارهای مختلف فروش حرفه ای مجهز کنید.


14. اگر می خواهید تیم فروش تان به بازدهی و کارایی مورد نظرتان نزدیک تر شوند، دغدغه های مالیِ آنها را برطرف کنید و به شکلی برنامه ریزی کنید که آن ها با حوصله و به دور از استرس و در شرایط مطلوب بتوانند فروش داشته باشند.


15. شما تنها نیستید! بسیاری از رقیبان شما سعی دارند با استفاده از نقاط ضعفی که شما به آنها بی توجه هستید، گوی سبقت را از شما بربایند. رقیبان خود را بشناسید! با نقاط قوت و ضعف خودتان هم روبرو شوید، آنها را بپذیرید و در جهت تقویت نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعفِ خود بکوشید. در مقابل، با شناسایی نقاط ضعف حریف میتوانید بهتر از همیشه از نقاط قوت خود برای پیروزی و موفقیت استفاده کنید.


16. حتماً برای کارمندان فروش، کارشناسان فروش، مدیران فروش و تمام کارکنانی که به هر نحو در فرآیند فروش نقش دارند، پرداختِ بیشتر به صورت پِلکانی را در نظر بگیرید. به آن ها بطور دقیق بگویید که در مقابلِ چه مقدار فروش، چه مقدار درآمد خواهند داشت. در مورد اعداد و ارقام حجمِ فروش و میزانِ درآمد، به تیم فروش تان بطور شفاف اطلاع رسانی کنید. این اقدامات در بلندمدت میتوانند نقش تعیین کننده ای در بهبود عملکرد پرسنل و افزایش فروش داشته باشد.


17. مراقب باشید خودتان و تیم فروشتان درگیر مسائل حاشیه ای نشوید! تمرکز روی اهدافی که برای فروشتان ترسیم و تعیین کرده اید، رمز موفقیت شما در دستیابی به سود کلان و ایده آل است.


18. با استفاده از هدایا و اشانتیون های تشویق کننده و جذاب، انگیزهء خرید بیشتر را در مشتریان فعلی تان ایجاد کنید. البته مراقب باشید که این روش، جایگزین کیفیت محصولاتتان نشود، زیرا محصولات بی کیفیت، حتی با بهترین جوایز و اشانتیون ها هم فروش قابل توجهی نخواهند داشت.


19. چنانچه مدت هاست از شیوه ها و تکنیکهای فروش قدیمی استفاده می کنید و از حجم فروشتان راضی نیستید، در اسرع وقت روش های منسوخ و ناکارآمد را شناسایی کنید و کنار بگذارید و روش های اصولی و مناسب با وضعیت بازار را جایگزین کنید.


20. در دسترس باشید! یکی از اشتباهات بسیاری از مدیران فروش این است که تصور میکنند باید کمیاب و دور از دسترس باشند تا نزد مشتری ارزش و اعتبار کسب کنند. برعکس! مشتریان نیاز به تأمین کننده ای دارند که در دسترس بوده و در وقت و موقعیت مناسب بتواند نیازهای آنها را تأمین کند و محصولاتش را در حداقل زمان ممکن با بهترین کیفیت در اختیارشان قرار دهد.


21. کار مشتری را راه بیندازید! موانع درون سازمانی مانند کاغذبازی و به اصطلاح دوره چرخاندنِ مشتریان، نتیجه ای جز دل زدگی و شکل گیری افکار منفی و بدبینانه در ذهن مشتری و بی اعتماد شدن او ندارد. امروزه، موفق کسی است که بهتر، سریعتر و مؤثرتر از دیگران خدمات رسانی کند.

 بهزاد حسین عباسی

مدرس مدیریت

استاد مدیریت

سخنران فروش

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و همایشها و کنفرانسها

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

هر یک از نکات فوق، به ظاهر ساده، اما در عمل بسیار پیچیده و مستلزم برنامه ریزی و مدیریت دقیق زمان، هزینه و نیروی انسانی است. بنابراین بر اساس نقاط قوت و نقاط ضعف و متناسب با شرایط کسب و کارتان راهکارهای مناسبی را برگزینید و زیر نظر کارشناسان متخصص، آنها را تا مرحلهء نتیجه گیری قطعی پیش ببرید. امیدواریم همواره فروشی بالا و سودمند را تجربه کنید و هر روز با دستاوردهایی جدید، در مسیر پیشرفت حرکت کنید.

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت